دنیای شدید رقابتی و تغییرات سریع در حوزه های مختلف کسب و کارها، وابستگی هر چه بیشتر تخصیص بهینه منابع را در هر سازمان هویدا میسازد. ایجاد این مهم جزء با توانمندسازی مدیران، بخصوص مدیران رده بالای سازمانها امکان پذیر نیست، توانمندی یک مدیر وابسته به اتخاذ تصمیمات بهجا و درست است، تصمیماتی که نیازمند شناخت دنیای ریسک و عدم اطمینان و راهکارهای مقابله با آنهاست. هر مدیر شایسته میداند واژگانی چون بهبود عملکرد، نوآوری، خلاقیت و ریسک پذیری برای بقا و ماندگاری در دنیای کسب و کار و استفاده هر چه بهتر از فرصت های محیطی امری لازم الاجر است، به بیانی دیگر، موفقیت سازمان تابع اصول ومبادی علمی و در گرو انجام پژوهشهای علمی و بهرمندی از نتایج آنها است.البته برای تبیین مسائل مرتبط با صنایع و بازارها استفاده از تئوریهای پیچیده ناکارآمد بوده و سبب ارائه تحلیلهای غیرواقعی میشود، که با بهرهگیری از تئوریهای اقتصادی و دستهبندی اندیشهها و استدلالها میتوان باتوجه به ویژگیهای هر صنعت یا بازار، امکان بررسی موضوعات پیچیده را با روشهای ساده فراهم آورد.