به گفته ی نویسنده:این کتاب قرار نیست از آن کتابهایی باشد که میگویند همه چیز ژنتیکی است؛ نه، همهچیز ژنتیکی نیست. محیط نیز درست به اندازه ژنها اهمیت دارد. آنچه کودکان هنگام بزرگشدن تجربه میکنند درست به اندازه آنچه با آن به دنیا آمدهاند مهم است. من ذهنیتم را درباره اینکه آیا «تربیت» واقعا مترادف «محیط» است، تغییر دادم. من مترادف قراردادن تربیت با محیط را، مصادره به مطلوب میدانم. کاربرد «تربیت» به عنوان مترادف «محیط» بر این فرض استوار است که آنچه رشد کودکان را تحت تأثیر قرار میدهد غیر از ژنها، نحوه بزرگ کردن آنهاست. من نام این فرض را «پنداشت تربیت» میگذارم. پیشنهادی که به شما خواهم داد دیدگاهی است که به اندازه فرضیهای که جایش را میگیرد، قدرتمند است؛ روش جدیدی برای توضیح اینکه چرا بچهها اینگونه که هستند، بار آمدهاند. پاسخی جدید به این پرسش اساسی که چرا ما چنین شدیم که هستیم. پاسخ من بر اساس تفکر و تعمق در این موضوع است که کودک به چه نوع ذهنی مجهز شده است، که این به نوبه خود نیازمند تفکر و تعمق در تاریخ تکاملی گونه ماست. از شما درخواست میکنم تا در دیدار از دورانها و جوامع دیگر با من همراه شوید، حتی جوامع شامپانزهها.