داستان زنی به نام حنانه که بعد از فوت همسرش خود به تنهایی بار نگهداری از فرزندانش را به دوش می کشد. مشکلات مربوط به سر کار، طعنه های دیگران، تهیه ی جهیزیه برای دختر دم بختش و سروکله زدن با پسری که در بد سنی قرار دارد، گاهی او را خسته و کاسه ی صبرش را لبریز می کند، اما هرگز از مهر مادری اش نمی کاهد. در این میان، کارن، رئیس جدید، که به تازگی پا جای پای پدر گذاشته و از اوضاع به همریخته ی کارگاه ناراضی است، در ابتدا با حنانه که از قدیمی ها و کاربلدهای آنجاست، خشک و جدی رفتار می کند، اما کم کم که با زندگی و طرز رفتارش آشنا می شود، نرمی بیشتری نشان می دهد و در دل حسرت می خورد که چرا پسر خودش از محبت چنین مادری برخوردار نبوده است. رمانی خواندنی که عاشقانه هایش متفاوت از دیگر رمان ها است.