بهرغم گذشت بیش از صد سال از انقلاب مشروطه و تأسیس نهادها و زیرساختهای مدرن، بیش از شصت سال از شروع برنامهریزی عمرانی در کشور، حدود پنجاهوپنج سال از اتخاذ و پیگیری سیاست تمرکززدایی و چهلوپنج سال از تهیه و تصویب اولین طرحهای جامع شهری و در پی آن، طرحهای آمایش سرزمین، طرحهای توسعه منطقهای، طرحهای شهرستان، طرحهای مجموعه شهری و... و بازنگری دورهای مستمر در آنها، میتوان گفت که کشور ما هنوز با مسائل جدی و اساسی در زمینه نظام شهرنشینی و شبکه شهری، حفظ منابع ملی و سلامت محیط زیست و همچنین ناکارآمدی و کیفیت نامناسب محیط شهرها روبهروست. بهنظر میرسد که پرسش از علت این ناکامیها و دست نیافتن اغلب برنامهها و طرحهای شهری و منطقهای به بسیاری از آرمانها و آرزوهایی که انگیزه تهیه آنها بوده است، و جستوجوی راهحلها برای برخورد با این مشکل بزرگ فرهنگی و اجتماعی، در شرایطی که وضعیت شهرها و مناطق شهری و نواحی و عناصر باارزش طبیعی کشور روز به روز وخیمتر میشود، یک ضرورت مبرم است که انگیزه نگارش این کتاب است.