باورها و دانش عامیانه برخاسته از حیات اقتصادی انسان است که پس از قرنها، اگرچه بعضی از عناصر و یا ساختارشان دستخوش تغییراتی شده، ولی همچنان سینه به سینه و از نسلی به نسلی دیگر انتقال یافته و تا امروز برجای مانده است. گروهی از باورها ذهنی هستند و صورتبندی ساختاری و انسجام آنها در ذهن و خیال بوده است، برخی بر اساس تجربیات، واقعیتها و شواهد بیرونی شکل گرفته و برخی زمینهساز علوم شدهاند. در دوران کهن، انسان همه باورها، چه حسی و چه شهودی را که سبب شگفتی، حیرت و ترس میشدند، به نیرویی مرموز نسبت میداد. قبیله ابتدایی، تسلط روزافزونش را بر طبیعت ناشی از سعی و کوشش خود نمیدانست، بلکه آن را به حساب ارواح نیاکان و نیروهای طبیعت میگذاشت. از این روی، انسان بر اساس نیاز و احساس شگفتی خود از جهان پیرامون، برای دنیای بیرونی و واقعی و رویای خویش، به پاسخهایی دست یافت و به هستی خود معنا داد. باورهای عامیانه مردم گیلان بسیارند و آوردن همه آنها در این کتاب ممکن نیست، از اینرو گزیدهای از باورها، درباره موضوعهای مختلف انتخاب و آورده شده است.