این کتاب با پیشگفتاری از لارس وینکس، در اصل در سال 1962 منتشر شد. نظریه هرمنوتیکی بتی در اینجا به عنوان «روش شناسی کلی علوم روح» ارائه می شود، به گونه ای که امکان دستیابی به عینیت را، هر چند نسبی باشد، می دهد. کانون اصلی آن تنش بین یک ابژه است که باید در استقلال آن در نظر گرفته شود، و ذهنیت مفسر، که تنها با استفاده از مقولات، شرایط تاریخی-فرهنگی و علایق خود می تواند ابژه را درک کند. بتی که در مقابل آثار بولتمن و گادامر قرار دارد، میخواهد خودسری سوبژکتیویته را بدون کم کردن جایگاه تفسیر محدود کند. بتی با تشریح اصولی که بر هر تفسیری حاکم است، و بنابراین، هدایتگر آن است، چگونگی تفسیر در هنر و ادبیات، و همچنین در زمینههای علم، فقه، جامعهشناسی و اقتصاد را مطرح میکند. این خلاصه از سهم کلیدی بتی در نظریه هرمنوتیک در طیف وسیعی از رشته ها، از جمله نظریه حقوقی و ادبی، فلسفه، و همچنین تاریخ و جامعه شناسی حقوق، مورد توجه قرار خواهد گرفت. امیلیو بتی حقوقدان، محقق حقوق روم، فیلسوف و الهیدان ایتالیایی بود. او بیشتر به خاطر مشارکت هایش در هرمنوتیک، بخشی از علاقه گسترده به تفسیر، شناخته شده است. بتی به عنوان یک نظریه پرداز حقوقی به تفسیرگرایی نزدیک است. حمایت فکری بتی از فاشیسم بین پایان جنگ جهانی اول و آغاز دهه 1920 باعث شد که او در سال 1944 در کامرینو دستگیر شود. طبق تصمیم کمیته ملی آزادی، بتی حدود یک ماه در زندان ماند. در آگوست 1945، بتی به دادگاه معرفی شد و از هر اتهامی مبرا شد. بتی شاید بیشتر برای کارهایش در هرمنوتیک شناخته شده است. او با دیدگاههای هرمنوتیکی هانس گئورگ گادامر مخالفت کرد و استدلال کرد که مفسران باید برای بازسازی مقاصد نویسنده تلاش کنند.