اثربخشی توجه بدون قضاوت، متمرکز بر لحظه حال و پذیرش افکار و احساسات جاری که در ذهن آگاهی مورد تمرکز قرار میگیرند به میزانی در بهبود و بعضا رهایی از اختلالات روانی حاد و مزمن مشهود بوده است که بسیاری از رویکردهای سنتی رواندرمانی آن را در خود جایداده و یا تعریف جدیدی بر اساس آن از خود داشتهاند. مارتین سلیگمن در آغاز قرن 21 به یادآوری این کارکرد فراموششده از روانشناسی پرداخت که وظیفه روانشناسی نهتنها کاهش شدت رنج و آشفتگی انسانی بلکه افزایش بهزیستی زندگی افراد (شامل جمعیت غیر بالینی) است. این یادآوری به شکلگیری رویکرد جدید روانشناسی مثبت منجر شد که بستر علمی و تحقیقاتی قوی طی دو دهه اخیر برای آن ایجاد شده است. این کتاب در 20 فصل به پوشش زمینههایی میپردازد که این تکنیک اثربخش (ذهن آگاهی) میتواند به بهینهسازی این رویکرد نوظهور (روانشناسی مثبت) بپردازد.