ریگودون (فرانسوی: Rigodon) رمانی از نویسنده فرانسوی لوئی فردینان سلین است که پس از مرگ او در سال 1969 منتشر شد. این داستان براساس فرار سلین از فرانسه به دانمارک پس از حمله ی نرماندی است ، پس از آنکه وی با رژیم ویشی همکاری کرده است. ریگودون سومین قسمت از یک سه گانه درباره این تجربیات است. پیش از آن از سلین قصر به قصر را در1957 و شمال را درسال 1960 نوشته است. در واقع ریگودون چیزی بین رمان و خودزندگینامه است. سلین این کتاب را یک روز قبل از مرگ خود در سال 1961 به پایان می رساند و در آن به فاجعه جنگ و پیامدهای آن می پردازد. ریگودون درباره پرواز وی و همسرش از ویشی فرانسه به دانمارک بخاطر فروپاشی رایش سوم است ، زیرا آنها به شکا ناامیدانه به دنبال جلوگیری از مجازات شدنشان به عنوان همکاران حزب نازی هستند. گاهی خنده دار و همیشه عصبانی ، راوی اول شخص ، همراه با همسر و گربه شان، پس از آنکه خود در را در سمت بازنده ی جنگ جهانی دوم می یابند خواننده را با خود در پرواز از پاریس به دانمارک می برند. قطار سواری هایی که رمان را در بر می گیرند پرند از جنون و رحمت ... سلین کاملا آگاهانه باعث می شود وحشت غیرقابل اجتناب و آشوبی بی پایان را حس کنیم.