مسئله تغییر و دگرگونی و رخدادی به نام توسعه یکی از دغدغههای دیرینه در جوامع و موضوع مهمی برای صاحبان اندیشه و نخبگان تأثیرگذار بوده است. در تاریخ معاصر ایران نیز موضوع توسعهنیافتگی و زدودن موانع پیشرفت و تحقق تجدد، از موضوعات پر دغدغه بوده است. دراینباره که موانع پیشرفت کدامند و برای ایجاد بستری مناسب در فرایند تغییر از چه الگویی برای توسعه و به کدامیک از عناصر مدرنیسم میتوان تمسک کرد سخن فراوان رفته است. از نظریات عدم توسعه که به نقش عوامل بیرونی چون استعمار و محیط بینالمللی و عوامل درونی چون حاکمیت، باورها، سنتها و هنجارها پرداخته تا دیدگاههای نخبگانی که در طول تاریخ این سرزمین در مسیر تجدد قدم برداشتهاند. کتاب حاضر با هدف بررسی رویکرد نخبگان به تجدد در ایران و ژاپن به رشته تحریر درآمده است.