در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است: «غرب چگونه غرب شد نشان میدهد که اروپا از سال 1492 میلادی، نه مزیت واقعی یا بالقوهای بر چندین تمدن مهم دیگر موجود جهان داشته، نه سرعت توسعه بالاتری، و نه حتی واجد برخی ظرفیتهای خاص برای توسعه آینده بوده است. او با استناد به حدود 400 منبع نشان میدهد که اساسا تمام استدلالهایی که در حال حاضر برای نشان دادن مزیتهای اروپا میشود از جمله نژاد، ویژگیهای محیط زیست، ویژگیهای جمعیتشناسی، فناوری، طرز فکر، سیاست، طبقه، خانواده و غیره نادرست و فاقد پشتیبانی تجربی است. اگر این ادعا پذیرفته شود، پس باید علل رشد بعدی اروپا توضیح داده شود. بحث بسیار جذاب اصلی و مستدل و مستند بلاوت توضیح علل همین رویداد در روند تاریخ بشری است.» ناشر دربارهی کتاب آورده است: «کتاب حاضر با نگاهی مستند و انتقادی، علل اصلی رشد و پیشرفت غرب را شرح میدهد. این کتاب در چهار محور عوامل موفقیت غرب در برخی از حوزههای مادی، اقتصادی و پیشرفتهای تکنولوژی را بررسی و ادهاعای آنها را نقد، بررسی و تحلیل میکند. درفصل اول کتاب، ماهیت و تاریخ اشاعه گرایی اروپامداری به عنوان بدنه اصلی باورهای رایج درباره اروپا بحث میشود. فصل دوم نظریه خیزش خودبنیاد اروپا را به عنوان هستة اصلی گفتمان مربوط به برتری اروپاییها و معجزه آنها را مورد تحلیل قرار میدهد. در فصل سوم تاریخ جهان و جغرافیای تاریخی قبل از 1492 را بررسی میکند و سعی دارد نشان دهد که اروپا در آن زمان هیچ گونه برتری بر دیگر مناطق و تمدنها نداشته است. در فصل چهارم بحث میکند که استعمارگری پس از 1492، فرایندی اصلی بود که به ترقی و مدرن شدن و توسعهیافتگی اروپا و بعدها امریکا شده است و از طرف دیگر به توسعهنیافتگی آسیا؛ افریقا و امریکای لاتین انجامیده است. این مجموعه اثبات میکند اروپا تقدم و یا برتری تاریخی بر آنچه که امروز "جهان سوم" نام گرفته، ندارد.»