کاردن تاج و تخت را نابود خواهد کرد. رسیدن به قدرت آسان تر از نگه داشتن آن است. اما جود زمانی به این نتیجه رسید که حاظر شد در ازای قدرتی بی پایان، شاه پلید را از زیر سلطهی خود رها کند. حالا که جود ملکهی تبعید شدهی پریان شده، قدرتی ندارد و از شدت خیانت کارد مبهوت مانده است. اما جود دندان روی جگر میگذارد و مصمم است هر آنچه کاردن از چنگش درآورده، پس بگیرد. ترین، خوهر دو قلوی جود که جان فانیاش در خطر است، فرصت بازگشت دوباره را در اختیار او میگذارد. جود برای نجات جان خواهرش، باید خطر بازگشت به دربار پرمکر پریان را به جان بخرد و با احساسات ضد و نقیضش نسبت به کاردن مواجه شود. اما الفهیم آن سرزمین سابق نیست. جنگی در شرف وقوع است. جود در خفا به صف دشمن نفوذ میکند و در دام سیاستهای خون بار جنگ میافتد. و وقتی طلسمی قدرتمند که سال ها نشانی از آن پیدا نبود، سر بر میآورد، وحشت سراسر سرزمین الفهیم را فرا میگیرد. حال جود مجبور است میان آرزوهای جاهطلبانه و انسانیتش یکی را انتخاب کند.