«هنر چیزی بیش از بازتاب صرف واقعیت اجتماعی، به مثابه نوعی عامل انقلابی برای تحول است، زیرا همیشه در طول تاریخ به نحوی چشمگیر و خودانگیخته به دگرگونی در مناسبات میان شرایط نو و شکلهای آگاهی واکنش نشان داده است. هنر بیان فعالانه نگرش پیشروترین طبقه در هر جامعه است. هنرمندان فقط هنگامی مترقی هستند که کارشان متکی بر طبقهای باشد که جامعه را به پیش میراند. اثر هنری به جای آنکه مداخلهای بیواسطه در واقعیت اجتماعی باشد، همچون شکلی از یادآوری، از جهان پیش از تحت سلطه قرارگرفتن عمل میکند. هنر آگاهی را نه با دیکته کردن فضیلت ایدهای خاص یا مجموعهای از محتواها به خواننده یا مخاطب، بلکه به واسطه حقیقت خود فرم تغییر میدهد.»