"لئوناردو داوینچی" یک انسان عصر رنسانس به معنای واقعی کلمه بود؛ وی به طرز شگفت انگیزی به روح هنر مدرن نزدیک بود. بیش از صد و پنجاه تصویر رنگی که برخی از آن ها به طور گسترده ای شناخته شده اند و برخی کمتر برای مردم آشنا هستند- از نقاشی ها ، ترسیم ها ، انگاره های اولیه ، طرح ها ، دفترها و نقشه های او نگاهی اجمالی به دنیای درونی مردی دارد که دست کم چهار قرن جلوتر از زمان خود بود. "ژان کلود فرر" در کتاب "لئوناردو داوینچی" که براساس هزاران صفحه از یادداشت های حیرت انگیز "لئوناردو داوینچی" و اکتشافات جدید در مورد زندگی و کار وی است، به طرز ماهرانه ای لئوناردوی صمیمی را کشف می کند . او نشان می دهد که نبوغ ""لئوناردو داوینچی" چگونه مبتنی بر مهارت هایی است که می توانیم در خود بهبود ببخشیم؛ مهارت هایی مانند کنجکاوی پرشور ، مشاهده ی دقیق و تخیلی چنان بازیگوش که بتوان با خیال پردازی معاشقه کرد. "لئوناردو داوینچی" همان کسی است که دو نقاشی معروف در تاریخ جهان، یعنی "شام آخر" و "مونالیزا" را با ذهن خلاق و دست های هنرمند خود خلق کرد. او با اشتیاقی که گاهی وسواس گونه بود ، مطالعات ابتکاری آناتومی ، فسیل ها ، پرندگان ، قلب ، ماشین های پرواز ، گیاه شناسی ، زمین شناسی و سلاح را دنبال کرد. وی با بررسی ریاضیات اپتیک ، نشان داد که چگونه پرتوهای نور به قرنیه ضربه می زند ، و توهماتی از تغییر دیدگاه در "شام آخر" ایجاد می کند.