رمان سرگشتگان چیزی شبیه به دغدغه و افکار نویسنده اش، امین معلوف، داستان جنگ و مهاجرت و سرگردانی است. معلوف که خود ریشه ای لبنانی داشته و زبان مادری اش عربی است، این داستان را به زبان فرانسه که کشور مهاجرت قهرمان داستان است، به نگارش درآورده. آدم که شخصیت اول این داستان است بعد از بیست و پنج سال به زادگاه خود باز می گردد. او که یک یهودی است سال ها قبل، لبنان را بخاطر شروع جنگ ترک گفته و حالا که مراد، دوست صمیمی اش آخرین نفس های خود را می کشد، برای دیدن او به لبنان بر می گردد. اما دو دوست قبل از تجدید دیدار از هم جدا می شوند و مراد پیش از دیدن رفیق شفیقش، جان به جان آفرین تسلیم می کند. متاثر از مرگ مراد و مغموم در اندیشه ی روزگاران گذشته، آدم به خاطرات شیرینش از دوران دانشگاه و محفل های دانشجویی رجوع می کند و داستان در خلال این یادآوری ها پیش می رود. نویسنده که خود با حسرت زندگی بدون جنگ در سرزمین مادری اش دست و پنجه نرم کرده، این حسرت را در قالب خاطرات آدم به خواننده نشان می دهد و ذهن مخاطب را همچون ذهن یک مهاجر رنج دیده، از سوالات دردناک و بی شماری که تا ابد بدون پاسخ می مانند پر می کند. سوالاتی همچون چرایی و هدف جنگ و دو راهی هایی که در ذهن جوانان عاشق میهن برای ترک دیار یا ایستادگی و مقاومت شکل گرفت. سرگشتگان نشان می دهد که هر دو مسیر این دو راهی سوختن و شکاف بود و از دست رفتن یک زندگانی شاد در کنار هم وطنان. سید حمیدرضا مهاجرانی رمان سرگشتگان را از این نویسنده ی مشهور لبنانی که برنده ی جوایز متعددی هم بوده به فارسی ترجمه کرده و انتشارات روزنه آن را به چاپ رسانده است.