کتاب «موسیو پن» رمانی نوشته ی «روبرتو بولانیو» است که اولین بار در سال 1999 چاپ شد. در سال 1938 و در پاریس، «پییر پن»، راوی 48 ساله ی داستان، عاشق بیوه ای جوان به نام «مارسل رینو» شده است. «مارسل» حالا از او خواسته همسر یکی از دوستانش را مداوا کند. «پن» که می خواهد توجه این زن را به خود جلب کند، مداوای مرد را می پذیرد—مردی به نام «اسکار وایه خو»، شاعری اهل پرو، که سکسکه های بی پایانش او را در وضعیتی خطرناک قرار داده است. اما ورود دوباره ی «پن» به زندگی نرمال، خیلی زود شکلی عجیب به خود می گیرد: دو مرد به او رشوه می دهند تا از مداوا دست بکشد، «پن» توهم های شنوایی را تجربه می کند، «مادام رینو» ناپدید می شود، و «پن» با یکی از همکارانش ملاقات می کند—مردی به نام «پلومر-بودو» که به عنوان شکنجه گر برای «ژنرال فرانکو» کار می کند. آیا تمام این رویدادها، صرفا مجموعه ای از اتفاقات تصادفی هستند که بر سر مردی مجرد، تنها و اندکی دیوانه فرود آمده اند، یا این که حقایقی شوکه کننده تر در پشت ماجرا پنهان شده است؟