کمکهای توسعه بینالمللی، در جهان به نام «کمکهای بلاعوض» نیز شناخته میشوند. این موضوع در مباحث مربوط به توسعه، جایگاه ثابتی دارد. چرا که همیشه موافقان و مخالفانی دارد. نگرشها درباره نقش این کمکها و میزان تاثیرگذاریشان مدام تغییر میکند و همین موضوع سبب شده تئوریهای مربوط به توسعه بینالمللی نیز به واسطه تغییر جایگاه کمکهای بینالمللی دچار تحولات گستردهای شوند. مثلا پس از جنگ جهانی دوم، کشورهای کم درآمد نیاز به کمکهای بینالمللی برای تحریک و تقویت توسعه اقتصادی و اجتماعی داشتند و این موضوع امری معقول بود. اما در سالهای اخیر تردیدهایی در این زمینه مطرح شده است. این تردیدها در زمینه ماهیت و خاصیت این کمکها و همچنین تأثیرگذاری آن بر امر توسعه مطرح شدهاند. نظرات متناقض درباره این موضوع سبب شده است تا گفتگوهای مختلفی پیرامون آن صورت بگیرد. کارشناسان مباحثی چون ژئوپولوتیک بودن کمکهای بینالمللی، مشروط بودن کمکها و ماهیت حقیقی برنامههای مرتبط با کمکهای بینالمللی را بررسی کردهاند. یان. پی. پرانک در کتاب دو روی سکه کمکهای بینالمللی همین موضوع را بررسی کرده است و در تایید و رد اینگونه کمکها مقالاتی نوشته است.