به سبد افزوده شد

مشاهده سبد خرید

کتاب بچه های تانر Geschwister Tanner

نویسنده: روبرت والزر

گروه بندی: ادبیات داستانی

350,000 تومان
280,000تومان
20 %
موجودنیست!
  • قطع: رقعی
  • نوع جلد: جلد سخت
  • تعداد صفحه: 362
  • شابک: ‏‫‭9786004902649‬‬
  • نوبت چاپ: 1
  • سال چاپ : 1401
  • کد محصول: 100818
  • بازدید: 488 بار
  • تاریخ آپدیت: ۱۸ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۱۶

معرفی کتاب بچه های تانر

بچه‌های تانر رمان مطرح و نسبتا مفصل روبرت والرز است؛ هم‌زمان، نخستین و تنها اثر بلند او و نخستین رمان از سه‌گانۀ معروفش هم هست: بچه‌های تانر، دستیار، و یاکوب فون گونتن. خوشبختانه هر دو رمان دیگر او به زبان فارسی موجودند و، از بخت خوش، از زبان آلمانی ترجمه شده‌اند. از این جهت، می‌شود گفت والرز، با آنکه دیر به فارسی‌زبانان معرفی می‌شود، در عوض شناخت خواننده در آثارش از سرچشمه و دست‌اول است. در هر حال، بچه‌های تانر داستان سیمون تانر است، نویسندۀ خودخواندۀ خیال‌پرستی که مدام بی اینکه خطایی مرتکب شود که باعث شود عذرش را بخواهند شغل‌های بی‌اهمیت خودش را ترک می‌کند: موجودی پوچ و بی‌قیدوبند، هزارپیشه‌ای سودایی.والرز در گفتگوی معروف با کارل زلیگ می‌گوید بچه‌های تانر را اوایل سال ۱۹۰۶ در سه چهار هفته پشت هم و بدون ویرایش و حک و اصلاح نوشته است. مکان رمان دو شهر بزرگ و یک روستاست که هرگز هیچ نامی از آن نیامده، فقط استثنائا نام اسطوره‌ای‌ـ‌خیال‌انگیز شهر پاریس را در رمان در خلال یکی از رویاهای سیمون می‌بینیم که درواقع هیچ بخشی از رمان در آن روی نمی‌دهد. سیمون، آدم اصلی رمان، به‌ترتیب با کلاوس و کاسپار و خواهرش هدویگ در رابطه است و حجم اصلی اثر را مناسبات بین آنها شکل می‌دهد، سپس خرده‌روابطش با برادر دیوانه‌وضعش امیل، مادر روان‌گسیختۀ درگذشته‌اش و پدرش و خاطراتش از آنها می‌آید. مشهور است که کافکا از ستایشگران والرز و به‌ویژه این رمان بوده است و، جز آن، نوشته‌های این دو نیز سخت شبیه ‌هم‌اند. کافکا دربارۀ سیمون تانر می‌نویسد: «با چمدانی سبک و چشمانی باز و تطمیع‌ناپذیر، این بی‌سروپای مدرن از دل جهان می‌پوید و در پایان هیچ از او نمی‌ماند الّا لذت خواننده.» همو در جایی دیگر می‌نویسد: «(در قهرمان این رمان) شاهد یکی از بدترین ترقی‌ها هستیم، ولی فقط ترقی بد است که به جهان ما نور می‌بخشد.» روبرت والزر این روایت بی‌پرده را به تشویق برونو کاسیرر ناشر، پسرعموی ارنست کاسیرر فیلسوف نوشت. یک‌نفس و بی‌قلم‌خوردگی، در هجده فصل دقیقا یک‌اندازه. داستان سیمون تانر، نویسندهٔ خودخواندهٔ خیال‌پرستی که مدام بی‌اینکه خطایی مرتکب شود که باعث شود عذرش را بخواهند شغل‌های بی‌اهمیت خودش را ترک می‌کند. موجودی پوچ و بی‌قید و بند؛ هزارپیشه‌ای سودایی؛ انگار هجو نانویسندگان ورّاج ابن‌الوقتی که از اضطرابی عمیق رنج می‌کشند و چنان در خودستایی و خودپرستی غرق‌اند که شهودهای من‌درآوردی نانوشته‌شان بخار می‌شود و به هوا می‌رود، و آنچه هم که از ایشان بر کاغذ نقش می‌بندد چیزی نیست جز مشتی یاوهٔ بی‌سر و ته. اما «این علاف تن‌پرور مدرن با جامه‌دان سبکش»، به قول کافکا، خود مانند شخصیتی داستانی که نمی‌تواند شهودهای نافذش را دربارهٔ جهان و مافیها تبدیل به اثر ادبی کند، موجودی است بسیار اغواگر که «جهان را می‌پوید» و سرانجام دستاوردی از او بر جا نمی‌ماند، جز «لذت خواننده». و شگفتا که آنچه والزر دربارهٔ خود گفته، دربارهٔ سیمون هم صادق است: «حتی فکر اینکه بتوانم در زندگی اندک کامیابی‌ای داشته باشم، می‌ترساندم.» فرق والزر با شخصیت داستانش این است که او داستان لطیفی می‌آفریند دربارهٔ خواست ناکامیابی، و این‌گونه کامیاب می‌شود. اکنون با بچه‌های تانر سه‌گانهٔ مشهور والزر در اختیار خوانندهٔ فارسی‌زبان است.