در میان چهرههای علمی و سیاسی و فرهنگی ایران، استاد ارجمند جناب حجتالإسلام والمسلمین سیّد هادی خسروشاهی جایگاهی ممتاز دارد. به جرئت میتوان گفت که موضوعی دربارۀ روحانیت، جریانات روشنفکری، گروههای معتدل و یا افراطی دینی، چپ گرایان مخالف مذهب،مبارزان مسلمان و غیرمسلمان، مدافعان و مخالفان تقریب مذاهب، مدیران سیاسی و اجرایی و سایر گروههای اجتماعی معاصر نیست که ایشان نکتهای، مطلبی، اطلاعی و یا مشاهده و حضوری در آن نداشته باشد. البته، وی در بیان نظر اهل ستیز نیست. کسی را با کردار و زبان خود نمیآزارد، در جستوجوی حقیقت صادق است. متکی به هیچ جناح و جریانی نیست. در نوشتن تاریخ و تبیین حوادث بیشتر به اصلاح میاندیشد تا برجسته کردن ضعف دیگران. از این نظر، استاد خسروشاهی گنجینهای غنی در بیان تاریخ و ارائۀ تحلیلهای مرتبط است. وی از بدو ورود به حوزۀ علمیۀ قم (در اوایل دهۀ ۳۰) ضمن درس و بحث، به فعالیت مطبوعاتی و پژوهشی و فرهنگی و اجتماعی نیز، وارد شد و با گذشت شصت سال، همچنان در همان مسیر به تلاش متعهدانۀ خود ادامه میدهد و با وجود ضعف جسمی که ناشی از گذر عمر است، عزم و ارادۀ فرهنگی و اجتماعیاش غبار زمان و سستی به خود نگرفته است. وی از معدود فضلای حوزه است که ارتباطات گستردهای نیز با کانونهای فکری و فرهنگی اسلامی خارج از ایران داشته و دارد و مورد احترام آنهاست. به دلیل همین پیشینه، و همچنین، سابقۀ دوستی طولانی با امام موسی صدر، گروه تاریخ شفاهی موسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر از نخستین روزهای تشکیل، به دنبال آن بود تا گفتوگویی را با استاد صورت دهد که فرصت و امکان آن فراهم نمیآمد. مصاحبه با استاد خسروشاهی از آنجا اهمیت مییافت که وی، علاوه بر اطلاعات مهم تاریخی، خود یکی از پیشکسوتان تاریخنگاری زندگی امام صدر است که در سالهای اخیر لحظهای در این مهم فروگذار نبوده و الگویی برای دیگران به شمار میآید.