مریما این پرسش همیشگی را پیش می کشد که از میان تندروی و اعتدال کدام یک قربانی می شوند؟! مریما ترجمه رمان یا مریم نوشته سنان انطون حکایت یک روز از زندگی مردی به نام یوسف از یک خانواده مسیحی در عراق است که پس از اشغال آن کشور در خانه قدیمی خود تنها زندگی می کند. خانه ای سراسر خاطره از عشق ها، دوستی ها و اعضای خانواده اش. مسافرانی جوان (مها و شوهرش لوی) در مسیر مهاجرت به غرب و گرفتن پناهندگی چند مدتی مهمان او هستند. واکاوی گذشته یوسف و رابطه مها با لوی دو خط داستانی است که کنار هم حرکت می کنند تا در نقطه ای به هم می رسند؛ بعدازظهر در کلیسا آن هم روز مراسم سالروز در گذشت خواهر یوسف...