"سرخ سفید" کتابی است از "مهدی یزدانی خرم" که در فضای انقلابی سال های نه چندان دور، قدم به قدم از خیابان 16 آذر شکل گرفته و در زمستان سال 58 پیش می رود. چند روایت در ارتباط با هم، در این فضا رخ می دهند و ذهن خواننده را درگیر می کنند. یک رزمی کار سی و سه ساله، باید در پانزده مبارزه ی یک دقیقه ای بجنگد تا دان یک را از آن خود کند. اما هر مبارزه فقط یک مبارزه ی صرف نیست؛ داستانی است که از دل جنگیدن و مبارزه بیرون می زند و آنچه در زندگی آدم های این داستان ها خودنمایی می کند، دی ماه 58 است. هر قصه در نوع خود منحصر به فرد است و برای خواننده سرگرمی و اندیشه به ارمغان می آورد. داستان کشیشی یونانی، قصه ی بازیکن باشگاه تاج و حکایت عاشق شدن کتابفروشی که دل به عشق یک متخصص زنان ممنوع الکار بسته. آنچه این داستان های ریز و درشت را به هم پیوند می دهد، همان رزمی کار جوان و مبارزات اوست. "سرخ سفید" از "مهدی یزدانی خرم"، شخصیت های فراوانی هم دارد. برخی خیالی و ناشناخته و برخی در ابعاد جسد امیرعباس هویدا و استخوان های رضاشاه پهلوی! نویسنده شخصیت هایش را در خالص ترین شکل ممکن خلق کرده و در عین حال، برای هر کدام، نوآوری منحصر به فردی به خرج داده است. عنصر دگرگونی و انقلاب در قصه ی "سرخ سفید" تنها در سطح جامعه و در بنیادهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آن رخ نمی دهد بلکه آن قدر پیش می رود که تمام شهروندان جامعه را نیز دگرگون کند و شخصیت آن ها را متحول سازد.