در دو دهه گذشته مداخلههای گسترده نظامی دولتهای غربی در دیگر کشورها بهمنظور دولتملتسازی و صدور ساختار نظام سیاسی لیبرالدموکراسی به وقوع پیوست؛ اما هیچکدام از آنها نتایج مطلوبی دربرنداشت. کشورهای بیثبات و ویران با مردمی رنجکشیده، تنها پیامد این مداخلهها بود که از بوسنیهرزگوین تا افغانستان، از عراق و سوریه تا لیبی و اکراین تداوم داشت. کتاب حاضر به این موضوع میپردازد که چرا و چگونه کوششهای جهان غرب برای ایجاد نظم «نوین» جهانی با شکست مواجه شد و در آینده دولتها و بازیگران غیردولتی در چه چارچوب و شرایطی در حوزه بینالملل عمل خواهند کرد. نویسنده با نگاهی ژرف و واقعگرایانه و به دور از هرگونه خیالبافی به این نتیجه رسید که غرب با سیاست مداخلهگری نظامی خود در ناامنترشدن جهان امروز سهم بسزایی دارد و اینکه غرب از ابزارهای لازم برای تحمیل نظم سیاسی خود بر سایر مناطق جهان برخوردار نیست و نباید بیش از این بهدنبال رویای «نظم جهانی لیبرال» برود. وی سیاست خارجی واقعگرایانهای را پیشنهاد میکند، بینشی که مبتنیبر مقولههای «خیر و شر» نباشد.