بازیگری کنشگران بینالمللی متأثر از محیطی است که در آن قرار دارند یا در آن به ایفای نقش میپردازند. از همین رو برخی مناطق به دلیل اهمیتی و نقشی که در ایجاد، پیشبرد و موفقیت راهبردهای کشورهای مختلف در نظام بینالملل دارند از اهمیت بیشتری برخوردارند. در گذشته با توجه به غلبه نگرش جبرگرایانه و بها دادن بیش از حد به عامل جغرافیا، مناطق راهبردی عمدتا با شرایط، مولفهها و دسترسیهای جغرافیایی تشخص یافته و تحدید میشدند، اما امروزه به دلیل پیچیدگیهای حاکم بر سیاست بینالملل، رشد فناوری، توسعه دانش سیاسی، تحول مفاهیم در روابط بینالملل، جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک و تغییر در گفتمانهای مرتبط با منافع، هویت و امنیت ملی مناطقی که میتواند در سرشت سیاست و سرنوشت کشورها نقش ایفا کند نیز تغییر یافتهاند. امروزه در کنار عامل جغرافیا و موقعیت محیطی، توان تولید گفتمان سیاسی و فرهنگی، توانایی ایجاد سبک زندگی، قدرت اقتصادی و مزیت نسبی برای پویایی اقتصادی عواملی هستند که میتوانند یک منطقه را حائز منزلت راهبردی کنند.به بیان دیگر، امروزه علاوه بر موقعیت جفرافیایی، توان اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی نیز نقش موثری در اهمیت مناطق دارد. از همین رو بر خلاف گذشته نمیتوان و نباید از «موقعیت راهبردی» سخن گفت، بلکه آنچه امروزه حائز اهمیت است و منافع و امنیت ملی کشورها را تأمین میکند «منزلت راهبردی» آنها است که محصول و برآیند مجموع عناصر و ویژگیهای فوقالذکر است. با توجه به اهمیت مناطق در سیاست خارجی کشورها و نظر به نبود کتب و متون کافی در این زمینه، این مجموعه تلاشی ابتدایی برای تغییر رویکرد تصمیمگیران، دانشجویان و پژوهشگران درباره مناطق راهبردی است. مجموعه حاضر که نتیجه اشتراک مساعی هشت تن از اساتید دانشگاه در رشتههای علوم سیاسی، روابط بینالملل و جغرافیای سیاسی است از هفت بخش تشکیل شده است. بخش نخست کتاب به طرح مباحث نظری درباره مفاهیم منطقه و منطقهگرایی از دیدگاه اندیشمندان مختلف اختصاص یافته است. بخشهای دوم تا ششم کتاب از منظر فرهنگی- تمدنی مناطق پنجگانه جهان اسلام، حوزه تمدنی شرق، حوزه تمدنی غرب، آمریکای لاتین و آفریقا را مورد بررسی قرار داده و مسائل و ویژگیهای هر یک را برشمرده است. فصل هفتم کتاب با جمعبندی و تلفیق دو دیدگاه سنتی و جدید در حوزه مناطق راهبردی، ابتدا چیستی مناطق راهبردی و مولفههای لازم برای راهبردی بودن مناطق را بر شمرده و سپس مصادیق آن در حوزههای تمدنی یاد شده را مشخص کرده است.