برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که در 23 تیرماه 1394 بین جمهوری اسلامی ایران و اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به همراه آلمان، موسوم به 1+5، مورد توافق قرار گرفت، پس از تأیید شورای عالی امنیت ملی، مجلس شورای اسلامی و نهایتا مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)، در تاریخ 26 دی ماه 1394 رسما به مرحله اجرا درآمد. این توافق پس از حدود 12 سال مقاومت، صبوری و پرداخت هزینه از سوی ملت ایران و مدیریت هوشمندانه و مدبرانه مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای و همچنین، بیش از 22 ماه مذاکره فشرده در دولت یازدهم، به دست آمد و متن آن منتشر گردید. حدود یک هفته پس از آن، در 29 تیرماه نیز شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه 2231، شش قطعنامه تحریمی پیشین را که بر برنامه هسته ای ایران وضع شده بود، ملغی کرد و به بیش از یک دهه تلاش برای منزوی سازی دیپلماتیک و تحریم از طریق این قطعنامه ها پایان داد. در عین حال، مهم آن است که این توافق با حفظ و پاسداشت ارزش ها و توان مندی هایی به دست آمد که ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی با استقامت و پایداری بر مواضع خود، در طول بیش از یک دهه بر آن ها پای فشرده بود و حاضر نبود عزت و کرامت انسانی و ملی خود را در برابر معیشت و مواهب دنیوی قربانی کند و مانند بسیاری از دیگر ملل در طول تاریخ روابط بین الملل، در برابر قدرت های بزرگ سر خم کند و تسلیم افزون خواهی های آن ها شود. تیم مذاکره کننده هسته ای نیز به درستی و ازهمان ابتدا بر شأن و حیثیت ملی و پرستیژ کشور در طول مذاکرات پافشاری کرده و تأکید نمودند که حتی در سناریوی برد- برد نیز حاضر نیستند هیچ امتیازی را که متضمن خدشه به این جایگاه باشد به طرف های مقابل بدهند. همین تأکید و ابرام بود که توانست استقامت و ایستادگی ملی را به امید اجتماعی برای آینده بهتر و پیشرفت تبدیل کند و دیپلماسی هسته ای را به مثابه پلی برای پیوند میان آن ها ارزش ببخشد. بنابراین، روایت منصفانه آن است که مهم ترین دستاورد جمهوری اسلامی ایران در موضوع برجام، تثبیت حق برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای در چارچوب داشتن چرخه کامل سوخت هسته ای است. در واقع، پیش از این به جمهوری اسلامی فشاور می آوردند که ایران اگرچه می تواند از انرژی صلح آمیز هسته ای استفاده کند، اما حق غنی سازی در داخل کشورش را ندارد که اکنون با برجام حق غنی سازی ایران تثبیت شده است. آن ها برای این هدف خود، تحریم هایی را به ملت بزرگ ایران تحمیل کردند که به اعتراف دوست و دشمن، در طول تاریخ روابط بین الملل بی سابقه بود و تا آن زمان هیچ ملتی در معرض این آزمون بزرگ قرار نگرفته بود. هرچند از بدو پیروزی انقلاب اسلامی در اقدامی هماهنگ، تحریمهایی علیه ایران به ویژه از ناحیه آمریکا وضع شده بود؛ اما تحریمهایی که به گفته غربیان برای جلوگیری از تولید سلاح هستهای بود، به قدری گسترده بود و با اتفاق بینالمللی صورت میگرفت که چین و روسیه را هم به امضای قطعنامههای تحریمی وادار میکرد. دایره تحریمها در زمینههای مختلف سیاسی، علمی، اقتصادی، خریدوفروش سلاح و مهمتر از آن نشانهرفتن گلوگاه اقتصادی ایران یعنی صادرات نفت را شامل میشد که اگر به توافق نهایی نمیرسیدیم، به گفته رئیس جمهوری «به یقین صادرات نفت ما به تعطیلی کشیده میشد». هرچند کشورهای غربی در هر مورد که قطعنامههایی را علیه ایران صادر میکردند، مدعی میشدند انگیزه صدور قطعنامهها جلوگیری از برنامه اتمی ایران است؛ اما واضح بود که هدف نهایی از تصویب آنها به زانو درآوردن اقتصاد کشور و به تسلیم وادار کردن مردم سلحشور و نظام مقاوم جمهوری اسلامی ایران و در رأس آن مقام معظم رهبری بود؛ خوابی که البته هیچ گاه تعبیر نشد. بر این اساس، توافق هسته ای را می توان حاصل کارزاری دیپلماتیک، پیشرفت های بازگشت ناپذیر هسته ی و پایداری و صبوری نظام و ملت سرافراز ایران و البته، عنایات الهی دانست؛ کارزاری که مطرح ترین قدرت های جهان از جمله پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد در یک طرف میدان قرار داشتند و ملت و دولت تمدن ساز و تاریخی ایران و نمایندگان آن ها در سوی دیگر و در نهایت، طرف های مذاکره و به ویژه دشمنان کشور وادار شدند در برابر منطق، عظمت و یکپارچگی ملت و دولت ایران سر تعظیم فرود آورند و حقوق آن را بر اساس معاهدات بین المللی بپذیرند. بر