در طول یک دهه اخیر، مفهوم دولتهای شکننده به یکی از مفاهیم مهم سیاست بینالملل تبدیل شده است. امنیت انسانی نیز از دهه پایانی قرن بیست وارد ادبیات این حوزه شده بود. این مقاله، درصدد پردازش تأثیر دولت های شکننده بر امنیت انسانی است. برای این منظور، مفهوم دولتهای شکننده، شاخصهای این نوع دولتها و چگونگی پیدایش و پیامدهای آنها بر امنیت بررسی شده است. همچنین، چگونگی به خطر افتادن امنیت انسانی و سازوکار تأثیرگذاری دولتهای شکننده، بر آن به تفصیل بیان شده است. دولتهای شکننده، به دلیل ناتوانی در ارائه خدمات عمومی و انجام کارکردهای رایج حکومتی در حوزه امنیت و توسعه به بحران امنیت انسانی در جوامع تحت حکومت خود دامن میزنند.در این نوشتار، تغییر در نظریههای شناخت امنیت، تأکید بر کارکردهای دولت ملی و برجسته شدن اصل حمایت و نقش و کارکرد جامعه بینالمللی در برخورد با مشکل دولتهای شکننده، مورد ارزیابی قرار گرفته است.