کتابخوان های دهه های شصت و هفتاد حتما اسماعیل فصیح را به یاد دارند چرا که آثار وی از پر فروش ترین آثار نویسندگان آن سال های ایران بوده است و حتما از آثار این نویسنده مثل رمان های شراب خام، داستان جاوید، باده کهن، اسیر زمان، ثریا در اغما، دل کور و غیره را خوانده اند. اسماعیل فصیح رمان نویس و مترجم در دوم اسفندماه سال 1313 در محله درخونگاه تهران (شهید اکبرنژاد فعلی نزدیک بازار تهران) متولد شد. خودش می گوید «وقتی من به دنیا آمدم، پدر و مادرم 10 تا فرزند زنده داشتند ولی می گفتند چند تا هم از بین رفته اند». و این شروع زندگی اسماعیل فصیح است؛ نویسنده ای که در یک روز گرم تابستانی سال 1388 از دنیا رفت. این نویسنده در سه حوزه رمان، مجموعه داستان و ترجمه دست به قلم زده بود. او خودش را «خواننده ای جبری» می دانست که بعدها به قول خودش «بدبختانه» تبدیل به "یک نویسنده جبری" شد. «فکر نمی کنم در کتاب های من شخصیت اصلی وجود داشته باشد که از بیرون سرنوشت و زندگانی اصلی من آمده باشد. از درخونگاه بگیرید تا پاریس و آمریکا و اهواز و آبادان و اکباتان. از اولین کار چاپ شده ام -شراب خام- تا الان حدود سی سال است که در جبر نوشتن هستم. اکثرا نوشتن من با اتفاقاتی که برای من افتاده و کسانی که من را تکان داده اند به نحوی بستگی داشته اند. مرگ و جنگ و انقلاب ها به خصوص انگیزه های شدیدی بوده اند