«امنیت» به عنوان مهمترین وظیفه دولت ملی و اصلیترین مبحث رشته روابط بینالملل، موضوع نوشتار حاضر است. نگارندة اثر امنیت را پدیدهای انسانی میداند که شامل استفاده از زور و تهدیدات قهری انسانها و کارگزاران آنهاست و هم دگرگونی این مبادلات؛ یعنی تبدیل مبادلات بالقوه یا بالفعل خشونتآمیز به مبادلات مبتنی بر توافق و غیرخشونتآمیز را در بر میگیرد. نگارنده بر آن است پدیده امنیت را توضیح داده و ادعاهای نظریهها و مکاتب موجود در پدیدة امنیت نوواقعگرایی، مارکسیسم، لیبرالیسم، سازهانگاری و نظریههای پسا اثباتگرایی را بررسی کند. همچنین در این کتاب دو پدیدة مهم پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی در چهارچوب فکری و مهندسی و مسائل مرتبط با پدیدة امنیت و روابط بینالملل مطالعه و ارزیابی شده است.