کتابی که پیش روی خوانندگان قرار دارد، چند دیدگاه را در باب نقش فوتبال در سیاستهای خارجی و روابط بینالملل مطرح میکند. ترجمه روان کتاب و نقش رو به رشد فوتبال در عرصه بینالمللی، این فرصت را در اختیار علاقمندان به سیاست و روابط بینالملل قرار میدهد تا در کوچه پس کوچههای روابط پیچیده بینالملل گشت و گذاری بکنند و شاید توشهای برگیرند. بازه زمانی که نویسندگان به آن پرداخته اند، بازه ۱۹۱۴ تا امروز را دربر میگیرد. امروز که سخن از عصر پساوستفالیا در روابط بینالملل به میان است، به باور پارهای از صاحب نظران پایههای آن، از همین سال (۱۹۱۴) به تدریج شکل گرفت، چنانکه ریشههای جهانی شدن را هم در سالهای متعاقب ۱۹۱۴ جستجو میکنند. در این دوره، حاکمیت ملی و انحصار بازیگری دولت، از سوی نیروهای فراملی، وابستگی متقابل، جهانی شدن و دهها گونه بازیگر جدید نظیر سازمانها و نهادهای بینالمللی و مدنی، به شدت به چالش کشیده شده است؛ عصری که به تعبیر آنتونیو نگری و میکائل هاآرت، دیگر هیچ کشوری نمی تواند مدعی ابرقدرتی باشد، دیگر قدرت، یک مرکز سرزمینی نداشته و بر مرزهای ثابتی تکیه ندارد، بلکه قدرت، حالتی نامتمرکز، بیسرزمین و سیال دارد، که تمامی فضاهای جهان را در مرزهای باز و پیوسته در حال گسترش خود، جذب و هضم میکند و از طریق شبکههای درهم تنیده فرماندهی، به مدیریت هویتهای دوگانه، سلسله مراتب ناپایدار و مبادلات متکثر میپردازد و رنگهای ملی متمایز، در رنگین کمان جهانی، ادغام و مخلوط میشوند. در پرتو این تحولات، مفهوم قدرت، در کنار بعد سخت، در چارچوب قدرت نرم و مولفههای آن یعنی فرهنگ، هویت ملی، افکار عمومی، ارتقای تصویر، وجهه، پرستیژ، جاذبه، جذابیت، محبوبیت و نفوذ، اهمیت و برجستگی روزافزون یافته و گستره وسیعی از بازیگران غیردولتی چون سازمانها، موسسات و نهادهای بینالمللی و منطقهای، سازمانهای مردم-نهاد، رسانهها، جنبشها و پدیدههای اجتماعی و ورزشی، نخبگان و … پدید آمده و به تبع آن، دیپلماسی سنتی دولت محور به دیپلماسی عمومی مردم-ذهن محور تحول یافته است در این چارچوب، فرهنگ و حوزههای آن مانند ورزش، جایگاهی برجسته و رفیع دارد؛ در این فضا، جنبشها و ابر-پدیدههای اجتماعی مشخصا جنبش بینالمللی المپیک و ابرپدیده اجتماعی ورزشی فوتبال، در عین حال که بستری برای تولید و بازتولید قدرت از سوی بازیگران عرصه روابط بینالملل و دیپلماسی بوده اند، درگذر زمان، خود نیز به عنوان یک مولفه قدرت و بازیگر نوظهور این عرصه مطرح شدهاند. اثر حاضر، کتاب «دیپلماسی فوتبال؛ روابط بینالملل و فوتبال از ۱۹۱۴» نگاشته ده نویسنده برجسته دانشگاهی که توسط هدر ل. دیکتر، گردآوری و از سوی احسان محمدی ترجمه شده است، در همین چارچوب معنا پیدا میکند؛ اثر، اهتمام سودمند و موفقی است در به تصویر کشیدن نقش و جایگاه فوتبال در عرصه روابط بینالملل و دیپلماسی از ۱۹۱۴ تا به امروز، از رهگذر مطالعه تحولات مهم تاریخ روابط بینالملل و دیپلماسی، در برشهایی تاریخی یا موضوعی یا موردی از جمله دوره بین جنگ جهانی اول و دوم، جنگ سرد، جنگ ویتنام، فاشیسم، آپارتاید، فساد و … در چارچوب فوتبال به مثابه ابزار دیپلماسی، دیپلماسی فوتبال و مناسبات متقابل.