توسعه، مهمترین دغدغۀ جهان سوم و از اصلیترین معماهای روابط میان جهان سوم و جهان سرمایهداری در دوران پس از جنگ جهانی دوم، به ویژه در دهههای پایانی قرن بیستم است. نبود اجماع جهانی بر سر یک الگو یا نظریۀ توسعه، محدودیتهای گستردۀ پیش روی کشورهای جهان سوم در زمینۀ دسترسی به منابع توسعه در جهان و بالاخره ساختار طبقاتی نظام سرمایهداری، که توسعۀ افتگی بخشی از جهان را در ازای ناکامیهای توسعه در بخشی دیگر به همراه دارد، محور مباحث اندیشمندان و نظریهپردازان اقتصاد سیاسی بینالملل است. اینان با سوالات بسیاری مواجهند: آیا توسعۀ سیاسی و اقتصادی، همانگونه که در جهان توسعه یافته، متجلی شده، امکان تکرار در جهان سوم را دارد؟ عوامل و موانع توسعه کداماند؟ آیا نظام سرمایهداری غرب تسهیلکنندۀ توسعه در جهان سوم است یا مانع اصلی آن؟ نگارنده در کتاب حاضر دیدگاهها و مدلهای مختلف توسعه را عرضه میکند و بسیاری از زوایا و ابعاد پنهان توسعه را از دید صاحبنظران و تحلیلگران توسعه در غرب و جهان سوم مطرح میسازد. وی در بخشهای پایانی به بررسی موضوع صنعتی شدن، محیط زیست، فقر، جمعیت و گرسنگی و تجارت در جهان توسعۀ افته و جهان سوم میپردازد.