"آبی تر از گناه" یا "بر مدار هلال آن حکایت سنگین بار" اثری است به قلم "محمد حسینی" که "برنده ی جایزه ی بهترین رمان سال 1384 از بنیاد گلشیری" و "برنده ی جایزه ی بهترین رمان مهرگان ادب 1382" شده است. این اثر که در قالب رمان یا از دید برخی از صاحب نظران، در قالب یک داستان بلند به نگارش درآمده، قصه ای است از یک پسر جوان و شهرستانی، که ماجرای "آبی تر از گناه" را تعریف می کند. قصه حالتی اعتراف گونه دارد و پسر جوان، که راوی داستان است، به تک گویی جهت شرح ماجرا می پردازد. او اعتراف می کند، اما مشخص نیست برای که این اعتراف را انجام می دهد. پسر جوان که فردی دست و پا چلفتی است، با وجود مخالفت پدر و مادرش به تهران می آید تا کار پیدا کند. شازده ای قجری، او را که یک مصحح است استخدام کرده تا برایش شعرخوانی کند. "آبی تر از گناه" به جز راوی و شازده، شخصیت های دیگری هم دارد که از جمله ی آن ها می توان به همسر شازده، مهتاب، عصمت و دکتر اشاره کرد. قصه از جایی آغاز می شود که عصمت به قتل می رسد و پسرجوان، مظنون به قتل اوست. "آبی تر از گناه" یا "بر مدار هلال آن حکایت سنگین بار" دارای نثری دلچسب و خیره کننده است و زبانی که "محمد حسینی" برای نگارش اثر به کار گرفته، دارای قدرت کلامی بالا، پیش روندگی مناسب و عاری از هرگونه اطناب است. فضاسازی اثر نیز در کنار گردش و نوع روایت، از ویژگی های مثبت "آبی تر از گناه" بوده که جوایز ارزنده ی ادبی را برای "محمد حسینی" به ارمغان آورده است.