چرا برخی از تصمیمهای مرتبط با خط مشی در زمانهایی خاص اتخاذ میشوند و تصمیمهای دیگری گرفته نمیشوند؟ چگونه تصمیمهایی خاص در کنار هم قرار میگیرند و به مجموعه یا ترکیبی منسجم برای نشان دادن طرز حکومت تبدیل میشوند؛ و آیا این تصمیمها ناسازگار یا متناقض یکدیگر نیستند؟ آیا تصمیمهای چندگانه به الگوهایی قابل تشخیص از خط مشی گذاری تبدیل میشوند یا اینکه تجمیع تصادفی یا نیمه تصادفی تصمیمهای گذشته (نظیر ساخت شهرهای جدید) باعث کنار گذاردن این تصمیمها میشوند؟ ما چگونه خط مشیهای عمومی و خط مشی گذاری را تحلیل میکنیم؟ آیا ما تصمیمهای انفرادی را بررسی میکنیم یا الگوهای کلی را؟ ما چه سطحی را انتخاب میکنیم تا بررسی خود را برای پیدا کردن معنای تصمیمها آغاز کنیم: رفتار فردی تصمیمگیری؟ اقدام گروهی؟ ساختارهای نهادی؟ و ما چگونه اطلاعات گسترده که اغلب در مورد تاریخچه خط مشی، کارکردن آن و تأثیر آن در دسترس است را مورد تحلیل قرار میدهیم و این تحلیلها چگونه با گذشته و یا تأثیر آن در ارتباط است؟ این سئوالها و سئوالهایی مشابه به عنوان بخشی از رویکرد مورد استفاده در این کتاب برای مطالعه خط مشی عمومی، در این کتاب مورد توجه قرار گرفتهاند.