در یک موسسه مالی به خاطر نقش پر رنگ مدیریت ریسک در موفقیت این موسسات، این تاثیرگذاری بیشتر نمایان میشود 2014b)Richter,). از اینروست که در این موسسات فشار معینی برای مدیریت فرهنگ ریسک، به خاطر تمرکز بیش از پیش سهامدارن و ذینفعان برای مدیریت ریسک موثر وجود دارد (Rose, 2012) با امعان نظر به این موضوع در سال 2011 کمیته بازل بر نقش فرهنگ ریسک در مدیریت ریسک عملیاتی تاکید و در سال 2014 هیئت ثبات مالی[1] بیان کرد که فرهنگ ریسک مبحث بسیار پیچیدهای است و کلیه موسسات مالی باید تاثیر فرهنگ سازمانی را بر روی امنیت و سلامت موسسه درک نمایند (FSB, 2014). کمیته بازل نیز در همان سال در اصولی که برای حاکمیت شرکتی برای بانکها ارائه داد، بر تدوین ضوابط و کدهای رفتاری برای فرهنگ ریسک تاکید نمود .(Basel Committeee, 2015) در این راستا کتاب حاضر در سه فصل تنظیم شده است. در فصل اول به طور خلاصه ضمن تبیین مفهوم ریسک، و دیدگاههای مختلف موجود در خصوص ریسک، به انواع مختلف ریسکهایی که یک سازمان ممکن است در معرض آن قرار بگیرد پرداخته و استانداردها و چارچوبهای فرایند مدیریت ریسک ارائه میشود. در فصل دوم ضمن تبیین مفهوم فرهنگ، ویژگیها و کارکردهای آن، لزوم توجه به فرهنگ سازمانی و اهمیت آن بیان شده و مفاهیم، تعاریف و رویکردهای تبیین فرهنگ سازمانی تشریح میشود. سپس انواع و مدلهای فرهنگ سازمانی ارائه و در نهایت تئوری فرهنگی ریسک «داگلاس» به منظور ورود به مبحث فرهنگ ریسک معرفی میشود. در فصل سوم ضمن تشریح فرهنگ ریسک، ویژگیهای عمومی فرهنگ ریسک، چرایی توسعه فرهنگ ریسک و جایگاه آن در مدیریت ریسک، تبیین میشود. در ادامه علل، مسائل اصلی و پیامدهای فرهنگ ریسک ضعیف بیان شده، ابعاد و مولفههای فرهنگ ریسک از دو بعد تحقیقات اکادمیک و چارچوبهای فرهنگ ریسک ارائه شده توسط موسسات معرفی میشود. در نهایت به منظور مدیریت فرهنگ ریسک گامهای عملی ایجاد و تقویت فرهنگ ریسک توصیف میشود.