هزار و یک شب قصهای است که بیش از تمامی داستانها و آثار ادبی ستایشگر خیال و حاوی روح زیبای پرستندۀ کلمات است چرا که این مجموعۀ طلایی با بلاغت و بهره بردن از زیباترین فنون قصهگویی و با مهارتی ورای تمامی توانها قادر به نجات دادن روح بشر است. میتواند سرنوشتها را تغییر دهد و زنجیر طلسمهای سیاه را از بال و پر انسان بگشاید و تمامی جادوهای اهریمنی را خنثا سازد. «هزار و یک شب یعنی رهاییبخش از مرگ. هزار و یک شب یعنی زندگی. قهرمانانش به گونهای هستند که پنداری هرکدام از ایشان خود یک شهرزاداند. هزار و یک شب یعنی قصهای سرشار از هزاران هزار شهرزاد.» قصۀ «کوه زمرد» نیز از همین مقوله است. کوه زمرد قصۀ حیات و هست شدن است. کوه زمرد یابندۀ حکایتی است گم شده از هزار و یک شب که مأموریت بازگرداندن توازن به عالم بر عهدۀ اوست. سحرانگیزی نهفته در حروف و کلماتش میتوانند بار دیگر آن ققنوس سوخته در لهیب آتش را از کانون خفۀ خاکسترش برانگیزانند.