کتاب کشتن عمه خانم، رمانی نوشته ی آندری بورسا است که نخستین بار در سال 1981 انتشار یافت. داستان این کتاب توسط یورک روایت می شود، دانشجویی بیست و یک ساله و یتیم که با عمه اش زندگی می کند. یورک در همان اوایل داستان می گوید: «به هدفی نیاز داشتم»، اما این شخصیت، خود را مثل کودکی بی هدف، سردرگم و بی انگیزه نشان می دهد. او دمدمی مزاج هم هست و در صبح یک روز، وقتی عمه خانم از او می خواهد تا میخی را به دیوار بکوبد، یورک ناگهان با چکش دو ضربه به سر عمه خانم می زند. نتیجه ی این کار یورک، اصلا غیرمنتظره نیست: «هیچ شکی وجود نداشت که عمه خانم حالا یک جسد بود.» اما اکنون یورک باید به طریقی از شر جسد خلاص شود؛ مسئله ای که معلوم می شود بسیار سخت تر از چیزی است که یورک تصورش را می کرد.