"متغیر منصور" مجموعه داستانی است به قلم "یعقوب یادعلی" که علاوه بر داستانی هم نام با عنوان کتاب، داستان های "من و دنی و فیدل"، "سمیره ها"، "میت"، "شرح نامشروح آرایش نامه" و "برف" را نیز شامل می شود. در داستان "سمیره ها"، با دخترکی خیالاتی مواجه هستیم که شرایط خانه را در دوران جنگ روایت می کند. قوه ی تخیل او، تلخی فاجعه ی جنگ را برای ما که مخاطب کتاب هستیم، تعدیل می کند. دخترک در آرزوی بازگشت برادرش از جبهه ی جنگ است و زمانی که با او رو به رو می شود، واقعیت آن قدر برایش دشوار و عذاب آور است که خیال را بیشتر می پسندد و ترجیح می دهد تا پایان داستان با این روند پیش برود. "یعقوب یادعلی" در پردازش شخصیت این دختربچه، عالی عمل کرده و با در آمیختن لحن شیرین او و نحوه ی بیانی تلخ و دردناک، خواننده را با داستانی تاثیرگذار رو در رو می کند. داستان "متغیر منصور" که عنوان نیز از آن برگرفته شده، به دغدغه های فردی می پردازد که شاید خیلی ها آن دچار هستند؛ بحرانی که زودتر از موعد موردانتظارش در میانسالی، سر وقت منصور آمده و او را به تنگ آورده است. بحران روزمرگی و خستگی از چالش های تکراری زندگی. او نمی خواهد که در این باتلاق روزمرگی دست و پا بزند و با وجود این که این چالش ها ممکن است برای دیگران پیش پا افتاده به نظر برسد، اما بیرون آمدن از آن ها برای او همچون نفس کشیدن ضرورت دارد و او می خواهد این تغییر و تحول را هر چه سریع تر در خود و در زندگی خود به وجود بیاورد.