سید میر کشاه آقا شخصیت اصلی داستان از یاد رفتن شخصیتی ماندگار است. شخصیتی که خوب ساخته و پرداخته شده و می توان گفت داستان از یاد رفتن داستان شخصیت سید میر کشاه آقا پیرمردی است که از کل زندگی روزمره دلبستگی عمیقی به رادیوش دارد که باتری تمام کرده و دو روز است به اخبار BBC و صدای آمریکا گوش نکرده است. همه چیز را زود فراموش می کند و برای به یاد آوردن چند لحظه قبلش باید فکر کند. باید تا شهر برود و برای رادیوش باتری بخرد. طرح کلی داستان همین به شهر رفتن سید میرک شاه آقا است و برگشتنش و به یاد آوردن و فراموش کردنش. ولی این ها در نگاه اول داستان است رویه دیگر داستان خانواده ی از هم پاشیده ی سید میرک شاه آقا است که همگی به ایران فرار کرده اند به جز دخترش که در زیرزمین خانه به زور سید میرک شاه آقا پنهان شده تا طالب ها نبینندش و گاهی دزدکی از زیرزمین بیرون می رود.» در قسمتی از کتاب می خوانیم: «به یاد می آورد امروز دو روز می شود که از دنیا بی خبر مانده است. دو روز است که نمی داند در شهر آیا کدام گپی شده یانی. دو روز است که خبر ندارد در کابل چی گپ شده و یا از قندهار چی فرمان هایی صادر شده است. به یاد پنج سال پیش می افتد، وقتی که سمت شمال سقوط کرد و طالب ها مزار را گرفتند و او رادیویش را پت کرد که مبادا آن را بگیرند و چند روز رادیو گوش کرده نتوانسته بود.