به سبد افزوده شد

مشاهده سبد خرید

کتاب بی ترسی No fear

ناشر: نشر ثالث

نویسنده: محمدرضا کاتب

گروه بندی: ادبیات داستانی

45,000 تومان
25 %
موجودنیست!
  • قطع: رقعی
  • نوع جلد: شومیز
  • تعداد صفحه: 184
  • شابک: 9789643807429
  • نوبت چاپ: 4
  • سال چاپ : 1400
  • کد محصول: 13456
  • بازدید: 421 بار
  • تاریخ آپدیت: ۹ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۰۶

معرفی کتاب بی ترسی

حال می توان با اطمینان گفت که محمدرضا کاتب در حال خلق جهانی است تماما مخصوص؛ جهانی که در آن درد، رنج، ترس، واهمه، تحیر، ملال، انتظار، زجر و زحمت، همه و همه به معنای کامل خود رخ عیان می کنند و انسان ها را در کوره خود می پزاند. آنان که تاب می آورند احتمالا «آدم» می شوند و آنان که نه، محو می شوند و نابود. جهان داستان های کاتب جایی است که ساکنانش آمده اند و آماده اند برای مواجهه با هر نوع سختی و زحمتی، اما نه برای رسیدن به خوشی و آسایش. آسودگی آنان این است که بتوانند به بهترین شکل با ملال های زندگی کنار بیابند و سوار آنها شوند. و شاید همین باشد که داستان های تلخ او را چنین شیرین می کند. او راوی سختی هایی می شود که همه ما تجربه اش را داشته ایم اما تا بحال این گونه نگاه شان نکرده بودیم؛ این طور که برای مشکلاتمان اسم بگذاریم و آنها را حلاجی کنیم، به روحشان دست یابیم و با آن سخن بگوییم تا بفهمیم چه در ما دیده که ما را برای «ابتلا» انتخاب کرده. یکی را بگوییم «تله» و دیگری را «بی نامی» نام بگذاریم و مشکل آفرین را هم «تله کننده» بخوانیم یا «بی نام کننده». کاتب در «بی ترسی» جهانش را خالص تر کرده و عینی تر. خالص تر به این معنا که کمتر خرده روایت های توضیحی دارد و عینی تر از این جهت که اشاراتی مستقیم به پدیده های ملموس و موجود زندگی ما دارد، پدیده هایی مانند علم، خشونت، بیماری، هنر و... و حتی عشق. داستان درباره «زاد» است و که چون نامی نداشته، زاد خوانده شده و برای ما می گوید که چگونه و طی چه فرایندی ابتدا بی نام شده و بعدتر بی نام کننده. «جانان» او را به «ابن» می سپارد و کل داستان، می شود کشمکش این دو بر سر مفاهیم دردناک زندگی: «...همه ی چیزهای متضاد جهان جزیی از یک چیز واحد هستند... دانشمندان زیادی تا به حال این نکته را کشف کرده اند که علم و فهم، باری بسیار سنگین بر دوش صاحبش است. این هم رمز و معنی است و هم حقیقت و واقعیت. نمی شود این ها را از هم جدا کرد. وقتی وزن سئوال های بسیار و درد نادانی و بی پاسخی، روی شانه های آدمی می افتد، آن آدم زیر آن بار نمی تواند طاقت بیاورد. به زمین می خورد و زیر آن بار تمام استخوان هایش خرد می شود. منبع : ketabbaz