کتاب مشتی غبار، هجویه ای درخشان از قشری از جامعه ی انگلستان ارائه می دهد؛ جامعه ای که آدم هایش به جز پول، عملا هیچ ارزش و اعتبار دیگری برای خود ندارند. داستان کتاب، به هم خوردن ازدواجی اشرافی در لندن را به تصویر می کشد که در آن، زنی دردسرساز، حوصله اش از زندگی خود سر می رود و دلباخته ی شخصی دیگر می شود. بانویی زیبا به نام برندا لست، پس از هفت سال ازدواج، از زندگی در هتون ابی خسته می شود. هتون ابی، عمارتی بزرگ و مایه ی فخر و غرور شوهر برندا، یعنی تونی است. برندا با مردی سطحی نگر و خوش گذران به نام جان بیور وارد رابطه می شود و تونی را ترک می کند. اولین وو، در رمانی که تراژدی، کمدی و کنایه هایی گزنده را با هم ترکیب می کند، به بی مسئولیتی ها و مشکلات نسلی دمدمی مزاج بین دو جنگ جهانی می پردازد.