شروود اندرسون در این مجموعه از داستان های به هم مرتبط، به تنهایی و انزوای روحی، عاطفی و هنری زندگی در شهری کوچک در آمریکا می پردازد. کتاب «وانیزبرگ، اوهایو» داستان بلوغ نویسنده ای جوان، جست و جو برای یافتن عشق و آرزوی زندگی در جهانی آزادتر را به زیبایی تمام به تصویر می کشد. کتاب از دید مردی جوان به نام جورج ویلارد به بطن زندگی ساکنین وانیزبورگ می پردازد. قبل از این که جورج این جامعه را ترک کند، مخاطب با شخصیت هایی به یاد ماندنی چون مادر جورج یعنی الیزابت، دوستش، هلن وایت، معلمش، کیت سوییفت و سایر ساکنین شهر آشنا می شود. داستان این شخصیت ها به شکلی هنرمندانه در هم می آمیزد و تصویری دقیق از زندگی و انزواهای موجود در پس زندگی اجتماعی را خلق می کند.